بیچاره جان چه کردی با ننگ زندگانی داراست هر که جان برد از چنگ مرگ بیرون ما جان به مرگ بردیم از چنگ زندگانی بیعشق کس ممیراد، بی درد کس مماناد کان عار مرگ باشد وین ننگ زندگانی میبرد زندگانی گر جان ز چنگ مردن کس جان بدر نمیبرد از چنگ زندگانی ای آنکه سنگ کوبی بر سینه از غم مرگ گویا سرت نخوردست بر سنگ زندگانی ای آنکه زندگی را بر مرگ میگزینی یا رَب مبارکت باد اورنگ زندگانی پیوسته زندگانی در جنگ بود با ما با مرگ صلح کردیم از ننگ زندگانی دوری او رضی را نزدیک گشته گویا کاثار مرگ پیداست از رنگ زندگانی رضیالدین آرتیمانی
Khayrullo Aliev
هجران اگر نکردی آهنگ زندگانی
بیچاره جان چه کردی با ننگ زندگانی
داراست هر که جان برد از چنگ مرگ بیرون
ما جان به مرگ بردیم از چنگ زندگانی
بیعشق کس ممیراد، بی درد کس مماناد
کان عار مرگ باشد وین ننگ زندگانی
میبرد زندگانی گر جان ز چنگ مردن
کس جان بدر نمیبرد از چنگ زندگانی
ای آنکه سنگ کوبی بر سینه از غم مرگ
گویا سرت نخوردست بر سنگ زندگانی
ای آنکه زندگی را بر مرگ میگزینی
یا رَب مبارکت باد اورنگ زندگانی
پیوسته زندگانی در جنگ بود با ما
با مرگ صلح کردیم از ننگ زندگانی
دوری او رضی را نزدیک گشته گویا
کاثار مرگ پیداست از رنگ زندگانی
رضیالدین آرتیمانی